بررسی کوتاهی بر روی ساختار آناتومی پوست
پوست که قسمت پوششی و محافظ بدن است مانند آیینه ای نشان دهنده تمام فعل و انفعالاتت داخلی بدن است گاها کوچک ترین اختلال، عارضه یا نارسایی داخلی در آن منعکس می شود. مثالی ساده در این مورد کیست های تخمدانی یا اختلالات هورمونی است که با تظاهرات پوستی مانند آکنه روی پوست همراه می شود.
پوست 1.16 وزن بدن را تکشیل می دهد و حدود 3 تا 4 کیلوگرم وزن دارد و سطح آن در یک فرد بالغ حدود دو متر مربع است. پوست طبیعی به رنگ صورتی و به نظر یکنواخت و نرم می آید و در لمس نه خیلی خشک و نه بیش از حد مرطوب است.
آناتومی پوست و ضمائم:
پوست شامل 3 لایه است:
- اپیدرم یا روپوست Epidermis
- درم یا میان پوست Dermis
- هیپودرم یا زیر پوست Hypodermis
- مو ها و ناخن ها و غدد سباسه و عروق را ضمائم پوست می نامند.
اپیدرم
خارجی ترین لایه پوست است. اپیدرم از پنج لایه مشخص تشکیل شده است که ب صورت 15 تا 20 ردیف بهم فشرده سلولی است. در قاعده این لایه سلول های بازل یا ژرمیناتور قرار دارند که دائما در حال تقسیم و ایجاد سلول های جدید می باشند. سلول های جدید به تدریج سلول های قدیم پوست را رانده تا جایی که به مرور از پوست فرد جدا شده و میریزد. طی حرکت سلول ها به سطح پوست، سلول ها تحلیل رفته، خواص حیاتی خود را از دست داده و خشک و مسطح می شوند. در واقع خارجی ترین بخش پوست، سلول های مرده اند.
به طور کلی و در حالت نرمال چرخه تولید سلولی از لایه زاینده بازال تا سطحی ترین لایه اپیدرم به طور متوسط 28 تا 34 روز زمان می برد. لایه اپیدرم فاقد عروق خونی است و تغذیه آن وابسته به درم زیرین و از طریق انتشار است.
این پنج لایه از عمق به سطح عبارتند از:
- لایه بازال یا پایه
- لایه سنگفرشی یا خاردار
- لایه دانه دار یا گرانولر
- لایه شفاف یا براق
- لایه شاخی
لایه بازال
این لایه شامل سه نوع سلول کراتینوسیتها و سلول های مرکل می باشد.
الف. کراتینوسیتها:
90% سلول های اپیدرم را تشکیل می دهند و کار آنها تولید و ذخیره کراتین می باشد، کراتین سلول های اپیدرم در مقابل آب و عوامل خارجی محافظت میکند.
سلول های کراتینوسیت جوان سلول های پیر را به سطح پوست میراند و با نزدیک شدن سلول ها به سطح پوست و دوری از سطح بازال اپیدرم، تامین غذا و اکسیژن سلول ها تشکیل می شود و درنتیجه فعالیت حیاتی سلول ها کاهش یافته سلول ها تغییر شکل داده و مسطح می شوند و در سطحی ترین لایه سلول های مرده از پوست جدا می شوند و میریزند.
در حالت طبیعی تکثیر کراتینوسیتها از لایه بازال اپیدرم ملانوسیتها هستند.
ب. سلول های ملانوسیت:
0.1 سلول های لایه بازال اپیدرم ملانوسیتها هستند. ملانوسیتها سلول های سازنده رنگدانه ملانین می باشند این سلول ها پاهای کاذب یا زوائد بلندی دارند که به انتشار و انتقال ملانین در کراتینوسیتها کمک می کند.
اختلاف رنگ پوست افراد و نژاد های مختلف خصیصه ژنتیکی است.
در افراد نژاد مختلف تعداد ملانوسیتها تقریبا یکسان بوده و تفاوت رنگ پوست افراد به میزان سنتز و انتشار ملانین وابسته است. ملانین با جذب اشعه ماوراء بنفش مانند یک ضد افتاب عمل کرده، مانع اثرات زیان بار خورشید بر روی هسته کراتینوسیت ها می شود.
با افزایش سن تعداد و فعالیت ملانوسیت ها کاهش می یابد. تکثیر موضعی و خوش خیم ملانوسیت ها در اثر نور خورشید در دوران پیری موجب ایجاد لک های پیری Senile Lentigo می شود.
- ملانین رنگ ابرو و مژه و عنبیه را هم تعیین می کند.
ج. سلول های مرکل Merkel:
در لایه بازال قرار دارند که مسئول حس لامسه پوست هستند. BMZ یا غشای پایه به محل اتصال اپیدرم و درم گفته می شود.
لایه خار دار (Spinosum stratum)
از 5 تا 12 ردیف سلول ساخته شده است که هر چه به سطح نزدیک تر می شوند تغییر شکل داده و مسطح می شوند. پیوند بین این دو سلول ها در زیر میکروسکوپ الکترونیکی به صورت خار دیده می شود. این اتصالات سلول های کراتینوسیت را کنار هم نگه داشته و در برابر اصطحکاک مقاومت کند. در این لایه سلول هایی به نام لانگرهانس وجود دارند که نقش دفاعی و عمل بیگانه خواری را انجام دهند.
لایه لانه دار یا گرانولر (Granulosum stratum)
از 3 تا 5 سلول پهن حاوی گلیکوز آمینوگلیکان و فسفولیپید تشکیل شده است که مانند یک ماده سیمانی عمل می کند و مانع نفوذ آب و عوامل بیگانه می شود. سلول های این لایه از درم دور هستند و به دلیل کمبود مواد غذایی شروع به مرگ سلولی می دهد. عوامل مرطوب کننده طبیعی (NMF) توسط این لایه ساخته می شوند.
لایه شفاف (Lusidum layer)
فقط در پوست ضخیم کف دست و پا وجود دارد در مجاور لایه گرانولر که بنام طبقه گانودرما شناخته میشود اپیدرم اساسا از مواد بی شکل بین سلولی تشکیل شده است که در حکم نوعی سیمان برای اجزای مختلف این لایه عمل می کند. دارای ماده ای نیمه مایع به نام Eleidin می باشد. در این طبقه سلول های مرده یا در حال مرگ وجود دارند.
لایه شاخی (Corneum stratum)
از سلول های کراتینوسیت پهن و مرده که فاقد هستند که محکم به هم چسبیده اند تشکیل شده اند کار این لایه حفاظت از لایه های زیرین می باشد.
سیتوپلاسم این سلول با پروتئین سختی به نام کراتین جایگزین شده است. به سلول های این لایه کرونئوسیت می گویند. عمل این لایه به صورت ایجاد سد دفاعی در برابر آلاینده ها و جلوگیری از خشکی پوست و حفظ رطوبت پوست می باشد. این لایه از دفع آب جلوگیری می کند و این کار را با تشکیل یک سد فیزیکی انجام میدهد که از کراتینوسیت های شاخی شده، پروتئین ها و لیپیدهای داخل سلولی و سبوم سطح پوست تشکیل شده است.
آسیب های فیزیکی مکرر سبب ضخیم شدن لایه شاخی و تشکیل پینه هایی می شود که برای سازگار شدن پوست با افزایش استرس فیزیکی به وجود آمده اند.
درم Dermis
لایه ای از پوست که زیر اپیدرم قرار دارد، درم بطور عمده از یک بافت همبند همراه با بافت عصبی، خون و رگ های خونی تشکیل شده است. درم بسیار ضخیم تر از اپیدرم است و به پوست استحکام و خاصیت ارتجاعی میبخشد. درم اساسا از مواد بی شکل بین سلولی تشکیل شده است که در حکم نوعی سیمان برای اجزای مختلف این لایه عمل می کند.
درم به دو منطقه تقسیم می شود:
- درم پاپیلر (در مجاور اپیدرم): برآمدگی های انگشت مانند بسیار دارد. حاوی اعصاب و عروق خونی فراوان است، مواد مغذی و اکسیژن را برای اپیدرم فراهم می کند و اعصاب این ناحیه پیام گیرنده های لمس، درد و دما را دریافت می کند.
- درم رتیکولر (درم مجاور هیپودرم): لایه مشبک، بخش ضخیم تر و سخت تر درم است. از بافت همبند متراکم و نامنظم ساخته شده است و بطور عمده حاوی کلاژن های سخت و فیبر های الاستین چسبناک است.
درم شامل سلول های درم، رشته های کلازن و الاستین، عروق خونی، غدد سباسه، مو، غدد عرق و گیرنده های حسی می باشد.
- سلول های درم: فیبروبلاست ها هستند که تولید کلاژن و مواد بین سلولی می کنند. از دیگر سلول های درم، گلبول های سفید خونی می باشد که در دفاع علیه عفونت ها نقش دارند پ. سلول های ایمنی مشتق از مغز استخوان در پوست طبیعی یافت می شود، از جمله لنفوسیت های B , T، پلاسماسل ها و سلول های لانگرهانس.
این سلول ها در دستگاه پایش و نظارت ایمنی بر عفونت ها، سرطان ها و سموم نقش دارند. نور فرابنفش کارآیی روند پایش و نظارت سلول های ایمنی را تا حد زیادی تقلیل می دهد.
نکته: گاهی ملانوسیت ها در درم وارد می شوند، که به صورت خال آبی دیده می شود.
- رشته های کلاژن و الاستین: توسط فیبروپلاست ها سنتز می شود. کلاژن به پوست استحکام میدهد. 13 نوع کلاژن در انسان شناسایی شده است که تفاوت آنها در ماهیت پلیی پپتید تشکیل دهنده آنهاست. 70% وزن پوست خشک نرمال را کلاژن تشکیل میدهد و 90% کلاژن بدن نوع 1 و 3 میباشد. کلاژن نوع 2 در غضروفها و مفاصل یافت می شود. کلازن تایپ 4 در غشار پایه وجود دارد. و کلاژن تایپ 5 در دیواره عروق و…
الاستین پروتئین با خاصیت ارتجاعی و کشسانی است که بطور عمده در درم یافت می شود.
- برای سنتر کلاژن از پرو کلاژن، ویتامین c و آهن ضروری است.
نور آفتاب از عوامل تخریب کلاژن و الاستین است.
- رگ های خونی: عروق پوستی در درم قرار دارند و مسئول تغذیه اپیدرم و درم هستند. در تنظیم حرارت بدن دخالت دارند. در سرما با انقباض عروق سعی می شود دمای بدن ثابت نگه داشته شود و در گرما بیا تعریق حرارت بدن تنظیم میگردد.
نکته: اپیدرم فاقد رگ است و تغذیه از طریق عروق درم و با مکانیسم انتشار صورت می گیرد.
پایانه های عصبی موجود در درم پیام های حس درد، لمس، فشار و دما را دریافتت می کنند. برخی نواحی پوست حاوی پایانه های عصبی بیشتری نسبت به سایر نواحی هستند. به عنوان مثال نوک انگشتان دست و پا حاوی تراکم بیشتر گیرنده و اعصاب می باشد. زیاد و این نواحی بسیار حساس به لمس و درد هستند.
هیپودرم hypodermis
بافت چربی تشکیل شده است که توسط نوار های کلاژنی از هم جدا می شوند. مقدار و میزان توزیع چربی ها به عوامل مختلفی نظیر وراثت، رژیم غذایی، فعالیت بدنی و جنسیت بستگی دارد. هیپودرم سه عملکرد دارد:
- بالشتک برای حفظ اعضای درونی در برابر ضربه های مکانیکی
- لایه عایق در برابر سرما
- منبع مهم ذخیره انرژی برای بدن است.